دیشب خدا آروم صدام کرد و گفت:

خوابی؟

عشقت داره قربون یکی دیگه می ره

اون وقت تو راحت خوابیدی؟

لبخندی زدم و گفتم:

خدا جونم این همون مخلوقی هست که وقتی آفریدی

به خودت آفرین گفتی.

باور کن خیلی سخته

وفا دار دست هایی باشی

که یک بار هم لمسشان نکردی

برای آشتی

دلیلت چقدر منطقی بود

وقتی با زبان بوسه حرف می زدی

نذر کردم سفره ای پهن کنم   از حرف های دلم

اگر بر گردی



تاريخ : سه شنبه 17 دی 1392 | 11:10 | نویسنده : تنها |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.